به گزارش لایوساینس این بررسی نشان داد میزان "ضربه مغزی ناشی از بدرفتاری با کودکان" (AHT) در سه ناحیه جغرافیایی آمریکا در طول دوران بحران اقتصادی فعلی آمریکا نسبت به سالهای قبل افزایش یافته است. البته پژوهشگران میگویند که یافتههای آنها به طور قطعی ثابت نمیکند که بحران اقتصادی علت این افزایش آسیب زدن به کودکان بوده است، اما آنها این یافتهها را نگرانکننده میدانند.
آنها میگویند پزشکان باید توجه داشته باشند که در دورانهای رکود اقتصادی احتمال بدرفتاری با کودکان بیشتر است و درست همانطور که هنگام شیوع یک بیماری واگیردار به بروز علائم آن بیماری در کودکانی که به آنها مراجعه میکنند، دقت دارند، باید به علائم احتمالی مربوط به آسیبدیدگی کودک در نتیجه بدرفتاری را در این دوره توجه کنند.
این پژوهشگران به سرپرستی راشل برگر، استاد بیماریهای اطفال در بیمارستان کودکان در پیستبورگ اطلاعات مربوط به ضربه مغزی ناشی از بدرفتاری با کودکان زیر 5 سال را در سه ناحیه جغرافیایی جمعآوری کردند.
در طول دوره پنجساله این بررسی در 422 کودک در این سه ناحیه تشخیص ضربه مغزی ناشی از بدرفتاری داده شده بود. حدود سه چهارم این کودکان زیر یک سال داشتند.
این نوع ضربه مغزی ممکن است هنگام تکان دادن شدید نوزاد که باعث اصطکاک میان مغز و جمجمه او میشود (نشانگان تکان دادن شدید نوزادbaby shaken syndrome) و نیز به علت افتادن یا کتک زدن کودک رخ دهد.
نتایج این بررسی به نحوی هشداردهنده نشان داد میزان بدرفتاری با کودکان در فاصله سالهای 2007 تا 2009 با ورود آمریکا به دوران رکود اقتصادی، با وجود تغییر نکردن خصوصیات جمعیتشناسی، افزایش یافته است.
پیش از رکود اقتصادی میزان ضربه مغزی ناشی از بدرفتاری با کودکان 8.9 مورد در هر 100000 کودک بود، اما با بروز بحران اقتصادی این میزان به 14.7 مورد در هر 100000 کودک افزایش یافته بود. در همین دوره میزان ضربه مغزی کودکان که به بدرفتاری با آنها مربوط نمیشد، ثابت مانده بود.
گرچه این بررسی نمیتواند به طور قطعی ثابت کند که بحران اقتصادی عامل افزایش موارد آسیب زدن به کودکان بوده است، اما شاهدی دیگری در تایید این نظریه شمرده شده است که استرس ناشی از مشکلات اقتصادی باعث تشدید بدرفتاری با کودکان میشود.
یک بررسی در سال 1981 نشان داده بود که با افزایش میزان بیکاری بدرفتاری با کودکان افزایش مییابد. پنج سال بعد یک بررسی دیگری به نتیجه مشابهی رسید.
در بررسی اخیر رابطهای میان نرخ بیکاری محلی و ضربه سر کودکان ناشی از بدرفتاری یافت نشد، اما به گفته این پژوهشگران اطلاعات اقتصادی مورد استفاده آنها درباره بیکاری، شامل موارد بیکاری پنهان (افرادی که کار تماموقت ندارند یا از یافتن کار عاجز شدهاند) نبود.
این پژوهشگران میگویند والدینی که کارشان را از دست میدهند، مدت بیشتری را در کنار کودکانشان میمانند و این وضعیت خطر بدرفتاری با کودکان را افزایش میدهد، چرا که والدینی بیتجربه ناگهان ممکن است مجبور شوند به طور تماموقت از کودکانشان نگهداری کنند.
این پژوهشگران یافتههای خود را هشداری برای پزشکانی میشمارند که در دورانهای سخت اقتصادی به معالجه کودکانی که ممکن است مورد بدرفتاری قرار گرفته باشند،میپردازند.
به گفته آنها در سایر نواحی آمریکا نیز افزایشهای مشابهی مشاهده شده است و این وضعیت به معنای صدها،- اگر نه هزاران- مورد بیشتر ضربه مغزی ناشی از بدرفتاری با کودکان در این کشور است.